درد و دل زينب سليماني با قبر پدرش

روز پنجشنبه مراسم چهلم سردار شهيد قاسم سليماني در مصلي تهران برگزار شد. خانواده ايشان نيز در اين مراسم حضور داشتند. زينب سليماني دختر حاج قاسم بعد از اين مراسم در صفحه اينستاگرامش عكسي از مزار پدرش منتشر كرد. در پرشين وي جديدترين عكس از قبر سردار سليماني را مشاهده مي كنيد

جديدترين عكس از قبر سردار سليماني در كرمان

زينب سليماني تصويري از مزار پدرش در گلزار شهداي كرمان را در ابنستاگرام به اشتراك گذاشت.

مراسم اربعين سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني با حضور فرماندهان و سرداران سپاه پاسداران ايران و همچنين با حضور خانواده اين شهيد والامقام در مصلاي بزرگ تهران برگزار شد؛ مراسمي كه در خلال آن وصيت‌نامه سردار شهيد حاج قاسم سليماني توسط فرزندانش قرائت شد.

پس از گذشت چهل روز، زينب سليماني دختر سردار سليماني به زيارت مزار پدرش رفته و عكسي را از گلزار شهداي كرمان در صفحه اينستاگرامي خود منتشر كرده و نوشته است:

“سلام بابا جان

سلام انيس و مونسم”

سناتور آمريكايي: سخنان ترامپ پر از دروغ بود

بد نيست درد دل زينب سليماني با پدر شهيدش را ببينيد

زينب سليماني با انتشار پستي در صفحه شخصي اينستاگرامش، دلنوشته‌اي را درباره شهادتش پدرش نوشت.

زينب سليماني فرزند سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب كه ۱۳ دي ماه در حادثه تروريستي فرودگاه بغداد با حمله بالگرد‌هاي آمريكايي به شهادت رسيد، با انتشار پستي در صفحه اينستاگرام خود، متني را در فراق پدرش منتشر كرد.

او در اين پست براي نبود پدرش در زندگي اش ابراز دلتنگي كرده و او را علاوه بر پدر، رفيق و مونس خود معرفي كرد. زينب سليماني گذراندن دوران بدون پدرش را بسيار سخت عنوان كرد.

بيوگرافي سنا پورسعيدي بازيگر سريال جلال و همسرش + تصاوير

در ادامه متن و پست منتشر شده توسط زينب سليماني را مشاهده مي‌كنيد:

” سلام بابا جان سلام عشق من سلام قلب من ۳۷ روز از نبودنت ميگذرد ۳۷ بدون اينكه صداتو بشنوم ميگذرد ۳۷ روز نفس‌هاتو حس نميكنم ۳۷ روز لبخندتو نديدم ۳۷ روز مثل مثل آواره‌ها از در خانه سرگردانم ميگردم، اما پيدايت نميكنم من به روز‌هاي نشنيدن صدايت عادت ندارم من به روز‌هاي بي‌تو عادت ندارم منو تو تنها پدر و دختر نبوديم رفيق هم بوديم انيس و مونس هم بوديم همه جا با هم كنار هم بوديم. حالا تو بگو من چه كنم؟ روز‌ها بي‌تو نميگذرن… هنوز منتظرم در خانه را باز كني و كيفت را بر زمين بزاري و منو صدا كني زينب؟! كجايي پس؟ من آمدم … ”