مرد جوان وقتي همسرش حاضر نشد مربيگري رقص را كنار بگذارد، راهي دادگاه خانواده تهران شد و درخواست طلاق داد.
اين مرد درباره ماجراي زندگياش به قاضي دادگاه خانواده گفت: سه سالي ميشود كه باهانيه ازدواج كردهام. ولي اين زن باعث خجالت من ميشود. او مربي كلاس رقص است. در صورتي كه پيش از ازدواج به من گفته بود مربي ورزش است. من هم حرفهايش را باور كردم. ولي بعد از ازدواج بود كه متوجه شدمهانيه مربي رقص است و از صبح تا شب رقصهاي مختلف را آموزش ميدهد. من شغل او را دوست ندارم و از اينكه به كسي بگويم همسرم يك مربي رقص است خجالت ميكشم. فرهنگ و رسم و رسوم خانوادگي ما جوري نيست كه اين موضوع را بپذيرد. شغل خاص و نامتعارف همسرم براي من غيرقابل تحمل است. بهخصوص اينكه او هرازگاهي نيز با همگروهيهايش به جشنهاي مختلف ميروند و ميرقصند. خيلي با خودم كلنجار رفتم كه اين موضوع را بپذيرم وهانيه را درك كنم، ولي هرچه سعي كردم نشد.
اصلاح عنوان 'امپراتور بزرگ' براي احمدشاه دراني در افغانستان جنجالي شد
شغل همسرم مرا آزار ميدهد. براي همين از او خواستم شغلش را تغيير دهد و ديگر سر اين كار نرود. وليهانيه چنان دعوايي راه انداخت كه از خواستهام پشيمان شدم. او گفت تحت هيچ شرايطي حاضر نيست اين كار را كنار بگذارد، حتي اگر بهقيمت بههم خوردن زندگي مشتركش تمام شود. وقتي اين حرفها را شنيدم خيلي تعجب كردم. اين زن شغلش را بيشتر از من دوست دارد. حتي حاضر نشد كارش را كمتر كند و بيشتر به زندگياش برسد. من هم وقتي ديدم او حاضر نيست رقصيدن را كنار بگذارد و به حرفهاي من هيچ اهميتي نميدهد تصميم گرفتم درخواست طلاق بدهم. چون ديگر نميخواهم در كنار چنين زني زندگي كنم.
در ادامه همسر اين مرد نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي من از همان روز اول به شوهرم گفتم كه در باشگاه مربي هستم. فكر نميكردم اين موضوع تا اين حد برايش بااهميت باشد كه بخواهم برايش از جزئيات كار بگويم. تصور ميكردم او كاري به شغل من ندارد. من كه جلوي مردهاي غريبه نميرقصم. تمام شاگردانم را عاشقانه دوست دارم و نميتوانم به خاطر اين دليل بياهميت شغلم را كنار بگذارم. سالهاست دارم در باشگاه كار ميكنم، اما سهيل تازه يادش افتاده از من بخواهد شغلم را رها كنم. اگر دليل منطقي داشت، بهخاطر حفظ زندگيام ميپذيرفتم، ولي دليلش به نظرم اصلا منطقي نيست. براي همين نميتوانم آيندهام را نابود كنم فقط به خاطر اينكه شوهرم خجالت ميكشد پيش بقيه بگويد همسرش مربي رقص است. به همين دليل راضي به طلاق شدم.
در پايان نيز قاضي سعي كرد اين زوج را از جدايي منصرف كند، ولي وقتي اصرار آنها را ديد رسيدگي به اين پرونده را به جلسه آينده موكول كرد.
مخفيكاري ممنوع
سارا شقاقي، روانشناس در اين رابطه مي گويد: به اعتقاد من زن و شوهر بايد پيش از ازدواج زمان بيشتري براي شناخت يكديگري اختصاص دهند. نميشود مراحل شناخت و انتخاب همسر را در يك زمان خيلي سريع انجام داد و تنها به خاطر اينكه هردو عاشق هستند هرچه زودتر مراسم ازدواج را برگزار كرد.
جزئيات كار و تحصيلات را هم براي هم واكاوي كنند. اينكه همسرم الان عاشق من است و اگر واقعيت را بعد به او بگويم بهخاطر علاقهاش قبول مي كند يك تصميم اشتباه است و اين موضوع باعث از بينرفتن اعتماد طرفين به هم مي شود.
طولاني بودن فرآيند شناخت يكي از بهترين راهها براي درك عميق زن و مرد از يكديگر است. زن و مرد بايد با يكديگر آشنا باشند.
اخلاق و روحيات همديگر را بدانند. حتي از ريزترين نكات رفتاري و سليقهاي همديگر آگاه شوند.
نبايد پيش از مراسم عقد مسائل بااهميت را ناگفته گذاشت و بايد پيش از ازدواج درباره همه چيز شفاف و دقيق صحبت كرد. از اولويتهاي زندگي گرفته تا شخصيت خود و وضعيت فعلي و گذشته و آينده. همه چيز را بايد گفت و به طور دقيق تناسبها را سنجيد. تصميمهاي هيجاني گاهي اوقات عواقبي دارد كه هيچ گاه به ذهن زوج جوان نميرسيد.
بنابراين بايد با شناخت عميقتري وارد دنياي متاهلي و يك زندگي مشترك با فرد ديگري شد تا بعد از ازدواج آرامش از زوجها سلب نشود. شغل زن يا مرد يكي از مواردي است كه در قانون هم به آن توجه شده است. اگر زن شغل مناسبي نداشته باشد مرد ميتواند او را منع كند. شغل همسر نبايد برخلاف منافع زندگي مشترك باشد.